چگونه با موفقیت از خط پایان IoT عبور کنیم؟

به کارگیری و اجرای اینترنت اشیا همانند دوی ماراتن است نه دوی سرعت !

کسب وکارها باید برای یک مسابقه دو آموزش ببینند، بهترین تکنیک ها را بیاموزند و فرآیندهایی را برای رسیدن به خط پایان بلد باشند. اینکه تلاش کنید همه چیز را به یکباره به هم متصل کنید قطعا پروژه ای خواهید داشت که محکوم به شکست است. این موضوع را آنتونی سایرز یکی از متخصصان حوزه اینترنت اشیا در Software AG  می گوید. تحقیقات انجام شده در سیسکو  نشان می دهد به اندازه سه چهارم از کل پروژه های اینترنت اشیا با شکست مواجه می شوند. این موضوع در اصل بدین خاطر است که آن ها خودشان را برای حل مشکلات شخصی آماده کرده بودند.  سایت گارتنر پیش بینی کرده است که تا سال 2020، بیش از 65 درصد شرکت ها از محصولات اینترنت اشیا استفاده خواهند کرد. به همین خاطر کسب وکارها باید انطباق و استفاده از این حوزه در بازه زمانی کوتاه را از  ذهنشان دور کنند و هر چه سریع تر خود را برای چنین فرآیندهایی آماده سازند. خوب حالا سوال اینجاست که سازمان ها برای پیشی گرفتن از رقبا و برنده شدن در مسابقه دنیای اینترنت اشیا چه باید بکنند؟ پاسخ به این سوال بسیار ساده است.

سه اصل ضروری برای کسب و کارها وجود دارد که برای اطمینان از موفقیت آمیز بودن پروژه های اینترنت اشیای خود باید مدنظر داشته باشند. دلیل شکست سازمان ها در اولین اجرای اینترنت اشیا این است که  برای پروژه های طولانی مدت معمولا دید یک مرحله ای دارند. زمانی که سازمان ها داده ها و بینش های بیشتری جمع آوری می کنند درمی یابند که استراتژی اتخاذ شده باید با نیازهای در حال تغییر کسب وکارها انطباق داشته باشد.

مرحله اول: لقمه بزرگ تر از دهانتان برندارید

بیشتر سازمان ها تلاش می کنند از روش های میانبر استفاده کنند و برای رسیدن هر چه سریع تر به خط پایان همچون مسابقه ی دو سرعت عمل می کنند. این سازمان ها به سرعت تلاش می کنند به مراحل حفظ و نگهداری زمان واقعی دست یابند و در عین حال مراحل و فرآیندهای مقدماتی و آماده سازی ضروری را نادیده می گیرند. اگرچه این موضوع به نظر واضح می رسد اما باید زمانی را برای درک محیط اطراف خود اختصاص دهید. این تحققیات باید مبتنی بر داده و آموزشی باشد و به شما کمک کند درک و تجزیه و تحلیل درستی از داده های آماری که اخیرا بدان دست یافته اید داشته باشید. این موضوع به معنای گامی فراتر برداشتن از حوزه آی تی و ورود به محیط عملیاتی است.

یکی از نمونه های خوب در اتصال و ارتباط استراتژی اینترنت اشیا با اهداف کسب وکار کمپرسور هوای شرکت Gardner Denver  است. این تولید کننده صنعتی کار خود را با موارد کوچک آغاز کرد و به سرعت راه حل های مانیتورینگ اینترنت اشیا را با توزیع کننده های کمپرسور و شرکای ارائه دهنده خدمات، انطباق داد.  همین امر به شرکت اجازه داد راه حل های مانیتورینگ واقعی و با کیفیتی را به مشتریان خود ارائه کند.

در این شرایط، شرکت قادر بود به کمک کاهش داون تایم تجهیزات، ارتباطات خود با شرکا و مشتریان را دوباره تعریف نماید .

 مرحله دوم: ارزش شما کجاست؟

خوب بعد از اینکه داده های موجود را بررسی کردید و درک درستی از آن ها داشتید، می توانید شروع به یافتن ارزش هایی کنید که می توانید به کمک پروژه های اینترنت اشیا به دست آورید. زمانی که کسب وکار شما به گام دوم می رسد می توانید از مزایای مدیریت بهتر زمان، جمع آوری اطلاعات در زمان واقعی و دریافت هشدارها به هنگام بروز مشکل استفاده کنید. شرکت Winora Group که تولیدکننده دوچرخه است اینترنت اشیا را برای فراهم نمودن دوچرخه های الکترونیکی هوشمندتر، متصل تر و دیجیتالی برای مشتریان خود به کار برده است. با وصل کردن دوچرخه ها به پلتفرم اینترنت اشیا، این شرکت توانسته است اطلاعات مرتبط با خدمات خود را ببیند و به راحتی مدیریت نماید. این موضوع بدین معنی است که شرکت می تواند به مشتریان کمک کند به صورت آنلاین مسیرهای موجود را ببیند، دزدی های احتمالی را هشدار دهد، به کمک GPS مانیتورینگ را انجام دهد و در صورت نیاز تصادفات را شناسایی نماید.

زمانی که مشکلی برای مشتری ایجاد می شود نوتفیکیشن های اورژانسی به دوستان یا اعضای خانواده فرد ارسال می گردد. با جمع آوری بینش های موجود در زمان واقعی، سازمان ها می توانند داده ها  را به صورت لحظه ای تجزیه و تحلیل کنند. گام اول این فرایند، متصل کردن و مرتبط نمودن داده ها و فراهم کردن بینش برای کسب وکارهاست. این موضوع به شرکت ها کمک می کند درک درستی از علل شکست داشته باشند یا بدانند داده های فعلی شان از چه الگویی تبعیت می کند. گام دوم در مورد هدایت پروژه های اینترنت اشیا به سمت مراحل بعدی و بررسی قابلیت های تجزیه و تحلیلی اضافی است. همین امر به ایجاد چارچوب برای حرکت پروژه از یک فرآیند خالص به فرآیند قابل پیش بینی کمک می کند.

مرحله سوم: از آغاز فرآیند تا موفقیت

معمولا کسب وکارها می توانند در بازه شش ماهه پس از اجرای اینترنت اشیا، شاهد بازگشت سرمایه گذاری خود باشند. ان ها می توانند به شیوه رقابتی تر و چابک تری فرایندهای خود را اجرا کنند و  محصولات و خدمات مرتبط تری وارد بازار نمایند. بینش ها و اطلاعات داده محور به کسب وکارها کمک می کند در آینده تصمیمات آگاهانه تری اتخاذ نمایند. یکی از مزایای کلیدی اینترنت اشیا، توانایی آن در متصل کردن همه نقاط داده ای برای رسیدن به استراتژی حفظ و نگهداری قابل پیش بینی است. OCTO Telematics  دقیقا همین کار را انجام می دهد. این شرکت داده های زمینه ای از وسایل نقلیه، موقعیت ها، داده های مرتبط با تصادف، اطلاعات مرتبط با رفتار رانندگان را تجزیه و تحلیل می نماید. این موضوع به شرکت های بیمه و شرکت های خودروسازی کمک می کند سیاست های بیمه را برای رانندگان بر اساس مصرف وضع نمایند. مفهوم پرداخت به ازای رانندگی بدین معنی است که هر مشتری بسته پوششی مناسبی را بر اساس نیازهای شخصی اش دریافت می کند. این یک نمونه عالی از کاربرد اینترنت اشیا برای ارائه مزایای قابل ملاحظه به مشتریان است.

گوی سبقت را از رقبای خود بدزدید:

سازمان ها نباید اینترنت اشیا را به عنوان مشکل عمومی فناوری و از دید صنعت ببینند. بهترین روش برای جلوگیری از شکست پروژه این است که زمان را در دستان خود بگیرید. اگر می خواهید در مسابقه اینترنت اشیا برنده شوید باید پروژه های خود را با اهداف بلند مدت کسب وکارتان همتراز نمایید. سپس می توانید از مزایایی که موفقیت در اینترنت اشیا برایتان فراهم می کند لذت ببرید.